خون خدا می چکد از گل روی حسین
هستی این هست و بود بسته به موی حسین
اشک همه اولیاست وقف لب خشک او
خون دل انبیاست خون گلوی حسین
در همه کائنات از ملک و جن و انس
کیست به عالم که نیست مست سبوی حسین
زخم تن او زند خنده به شمشیرها
یا که خدا می زند خنده به روی حسین
نیست عجب گر نماز بوسه به پایش زند
هر که گذارد نماز بر سر کوی حسین
کافرم ار نا امید باز شود از درش
قاتل اگر آورد روی به سوی حسین
عجز و گدایی بود عادت دیرین ما
لطف و عنایت بود خصلت و خوی حسین
آتش دوزخ شود لاله باغ بهشت
نوشد اگر قطره ای آب ز جوی حسین
ما ان شاالله شنبه 24 اسفند راهی هستیم، سال تحویل دو زانو خدمت اربابمون با گردن کج میشینیم و التماس کنان دعاگوی شما هستیم.
بین الحرمین، آغوشتو برای این بنده ی روسیاه وا کن
سلام
یک سالت شد وبلاگم :*
ببخشید انقدر دیر تبریک گفتم بهت
خدایا ممنونم که پشتم هستی و ممنونم که هیچوقت تنهام نذاشتی.
خدایا حتی برای لحظه ای به اندازه ی پلک زدن من و زندگیمو به آدمیزاد واگذار نکن. خودت مثل همیشه پشتم باش و قدم به قدم من و زندگیمو جلو ببر