بسم الله
سلام علیکم
اهم اهم، اوه اوه چقدر اینجا خاک نشسته!
1- امام صادق (ع) از امیر المؤمنین (ع) نقل فرموده است: شما اوّل بر اهل کتاب سلام نکنید، و اگر آنان بر شما سلام کنند بگویید:
«و علیکم»
2- امام صادق (ع) فرمود: در پاسخ سلام یهودى و نصرانى مىگویى، سلام.
3- امام جعفر صادق (ع) مىفرماید: هر گاه یهودى یا مسیحى یا مشرک بر تو سلام کند بگو «علیک»
4- امام محمّد باقر (ع) فرمود: مردى یهودى بر پیامبر (ص) وارد شد و عایشه آنجا بود، یهودى گفت «السّام علیکم» (که معنایش «مرگ بر تو» است).
پیامبر (ص) فرمود:
«علیکم» ، یهودى دیگرى وارد شد و مانند اوّلى سلام کرد، حضرت همان پاسخ را به او دادند، یهودى سوّم وارد شد و مانند دو نفر اوّل سلام کرد، پیامبر همان جواب را به او دادند، عایشه خشمگین شد و گفت: مرگ و غضب و لعنت بر شما باد اى گروه یهود، اى برادران میمونها و خوکها، رسول خدا (ص) به عایشه فرمود: اگر فحش به صورتى مجسّم مىشد بد صورتى داشت، نرمش و مدارا بر هیچ چیز نهاده نشده جز این که آن را آراسته، و از هیچ چیز برداشته نشده مگر این که آن را زشت کرده است، عایشه گفت: اى رسول خدا مگر سخن آنها را نشنیدى که گفتند «السّام علیکم» (یعنى مرگ بر شما). پیامبر فرمود: چرا شنیدم، آیا تو نشنیدى پاسخى را که به آنها دادم، گفتم
«علیکم» (یعنى مرگ بر خودتان).
سپس پیامبر فرمود: هر گاه مسلمانى بر شما سلام کند بگویید:
«سلام علیکم» . و اگر کافرى سلام کند، بگویید:
«علیک»
5- امام جعفر صادق (ع) فرمود: شخصى یهودى به نزد پیامبر (ص) آمد و گفت:
«السّام علیکم» ، پیامبر (ص) فرمود «علیک» یاران پیامبر گفتند: او گفت مرگ بر تو، پیامبر (ص) فرمودند: همچنان پاسخ دادم.
پ.ن.1. وقتی حتی در سلام کردن با یهود و نصاری باید انقدر دقت کرد و در واقع بیش از ضرورت نباید باهاشون هم کلام بشیم دیگه ببینید مذاکره باهاشون چقدر باید دقیق و ریز و زیرکانه باشه.
پ.ن.2. ما که به آمریکا اعتماد نداریم اما این روزها همه شادن شما چطور؟ :)
پ.ن.3. منبع احادیث هم کتاب وسائل الشیعه است.
یاعلی
تشیعی که از لندن و آمریکا تبلیغ شود به درد شیعه نمی خورد … ( امام خامنه ای )
حتما جمله بالا را به خاطر دارید که مقام معظم رهبری 20 شهریور سال 92 در دیدار با کارگزاران حج به آن اشاره کرده و نگرانی خود را از ترویج چنین نمودهایی از تشیع اعلام کردند. نمی دانم بعد از آن تاریخ به این فکر کردید که منظور رهبری از این جمله چه بود ؟ تشیع لندن و نیویورک دیگر چه صیغه ای است !!؟؟ حال این جریان سیاسی در پوست مذهب جا گرفته را با هم مرور می کنیم !!!
آیت الله سید محمد شیرازی فرزند بزرگ خاندان شیرازی ها بود که در کربلا مشغول به تحصیل و تدریس بود و اتفاقا حضور ایشان در کربلا همزمان شد با قیام حضرت امام (ره) بر علیه رژیم شاه در ایران و تبعید ایشان به نجف که در کربلا هم به مدت یک هفته توقف کردند و اتفاقا از استقبال خوبی نیز از سوی سید محمد شیرازی روبرو شد؛ ولی وقتی زمزمه هایی در مورد زعامت و رهبری شیعیان توسط امام خمینی (ره) به گوش آیت الله سید محمد شیرازی رسید ساز مخالفت با ایشان را کوک کرد و فریاد سر داد که رهبری و زعامت شیعیان حق من است و این در حالی است که استاد ایشان آیت الله یوسف حائری بارها اذعان داشت که سید محمد شیرازی [در حد مرجعیت نیست ] و حتی کار به جایی رسید که زعیم وقت شیعیان آیت الله خویی به مخالفت با ایشان بر خواست و کارهای او را شبهه ناک و دادن وجوهات به وی را غیر شرعی اعلام کرد و حتی سید محمد شیرازی بارها به طلاب ایرانی گفته بود که دست از مبارزه علیه رژیم شاه بردارید و این در حالی بود که خانه ایشان در کویت تبدیل به محل رفت و آمد نیروهای ساواک شده بود !!! آیت الله سید محمد شیرازی برادر کوچک تری داشت به نام آیت الله سید صادق شیرازی که در این عرصه از برادر بزرگ تر جلو زد و حتی بلند تر از او ساز مخالفت با نظام و انقلاب ایران را کوک کرد و علنا شروع به بدگویی در مورد نظام اسلامی در داخل و خارج کشور نمود…
سال 1380 که آیت الله سید محمد شیرازی در سن 75 سالگی درگذشت این جریان که از قبل دشمنی خود با نظام و مسئولان آن را بارها اعلام کرده بود علی رغم اینکه مقام معظم رهبری سفارش کرده بودند ایشان را در حرم حضرت معصومه (س) دفن نمایند شروع به سوء استفاده از تشییع جنازه برادر کرده و آن را به یک میتینگ سیاسی تبدیل کردند که با مداخله نیروهای امنیتی جریان به اتمام رسید و جنازه در حرم دفن شد ولی از آن تاریخ تا مدت ها سید صادق شیرازی و همراهانش این قضایا را دستاویزی برای ضربه به نظام کرده بودند !!! جریان به اینجا ختم نشد و مثل اینکه جریان شیرازی ها قصد تخریب وجهه تشیع را داشتند و لذا شروع به افتتاح 13 شبکه ماهواره ای به نام های مرجعیت، شبکه جهانی امام حسین 3،2،1 ، الانوار ، بقیع و شبکه های دیگر کردند و در این شبکه ها علنا شروع به بدگویی نسبت به رهبری و مراجع معظم تقلید کردند و حتی کار به جایی رسید که در این شبکه و شبکه های طرفدار آنها [مانند شبکه فدک که توسط طلبه نمایی به نام یاسر الحبیب در لندن مدیریت می شود که اتفاقا داماد برادر سید صادق شیرازی یعنی سید مجتبی شیرازی که متاسفانه ایشان هم در لباس روحانیت هستند، بود و این طلبه نمای جوان که داماد خانواده شیرازی ها بود به صورت علنی شروع به وهن مقدسات اسلامی نمود و به عایشه که نزد اهل سنت احترام خاصی دارد و وهن ایشان موجب تفرقه بین مسلمین خواهد شد کتابی را تحت عنوان « عایشه ، فاحشه » به چاپ رساند که موجب تهییج احساسات اهل سنت شد و کار تا جایی پیش رفت که یکی از علمای وهابی شیخ عبد العزیز آل الشیخ گفت: شکر خدا بعد از حرفهایی که یاسر الحبیب زد بسیاری از جوانان اهل سنت که تازه شیعه شده یا تمایل به شیعه شدن داشتند دوباره به مذهب حقه اهل سنت باز گشتند!!! و حتی این طلبه نمای جوان و داماد خانواده شیرازی ها که سرویس های جاسوسی انگلیس او را از زندان های کشور کویت آزاد کرده بودند به مقام معظم رهبری و دیگر مراجع بارها فحش های رکیک و ناسزا گفت که البته پدر خانم ایشان یعنی آیت الله! سید مجتبی شیرازی که برادر سید صادق شیرازی است نیز بارها این فحش ها را تکرار کرده است و در چند سال اخیر نیز شروع به پخش رساله عملیه خود !!!!!!! در میان مردم ایران کرده است] برخی از کارهایی که موجب وهن تشیع می شد به عنوان شعائر حسینی مطرح شد.
از دیگر کارهای آیت الله سید صادق شیرازی ترویج قمه زنی و کارهای خلاف شعائر حسینی در شبکه های ماهواره ای تحت مدیرتش می باشد که حتی در ایام محرم کلیپ های بسیاری از قمه زنی که موجب وحشت مردم جهان از آئین مهربان شیعه می شود را ساخته و در این شبکه ها بارها و بارها پخش می کند و اتفاقا جایی را نیز خودش مخصوص قمه زنی ساخته است که امکانات فیلم برداری از این صحنه ها را دارد و البته یکی از کارهای بسیار بد و تفرقه انگیز ایشان نام گزاری هفته وحدت به نام « هفته برائت » در سایت خودش بود که با عکس العمل تند اهل تسنن روبرو شد و نزدیک بود که فتنه ای دوباره به پا شود که با هوشیاری مقام معظم رهبری و فتوای ایشان مبنی بر تحریم اهانت به مقدسات اهل سنت این غائله خاتمه یافت … اما سوال اینجاست !؟ هزینه ساخت برنامه برای هر یک از این شبکه های سیزده گانه بنابر گفته یکی از مسئولین این شبکه ها به نام آقای هدایتی، 95 هزار دلار در ماه است که با یک حساب سر انگشتی برای 13 شبکه چیزی بالغ بر 1 میلیون و 235 هزار دلار در ماه و بلکه بالاتر هزینه می شود و این در حالی است که حتی یک برنامه تبلیغاتی هم از این شبکه ها پخش نمی شود که بگوئیم از محل این تبلیغات کسب در آمد می کنند!! حال سوال اساسی اینجاست که این همه هزینه و پول از کجا و چه طریقی تأمین می شود ؟؟؟ که نتیجه گیری در مورد آن با توضیحات بالا کار چندان سختی نیست که آن را به عهده خود شما واگذار می کنم !!!! البته فعالیت های ایشان در جریان فتنه اسرائیلی – آمریکائی 88 برای براندازی نظام به علت کمبود وقت ناگفته ماند …
در پایان یاد آور می شوم که آیت الله سید صادق شیرازی قائل به مستحب بودن قمه زنی هستند بر خلاف بسیاری از علما که آن را جایز نمی دانند و اینکه ایشان در حال حاضر در یک جریان نرم و بسیار برنامه ریزی شده شروع به نفوذ در هیئات حسینی کرده و با بذل و بخشش پول های آنچنانی که معلوم است از چه منبعی است، بسیاری از هیئات را مورد غفلت قرار داده اند و شعار ایشان هم این است که هیئات نباید سیاسی شود چون در این صورت مردم از هیئات فرار می کنند در حالی که مطمئنا هر انسان عاقلی می داند که هر فردی که رو به سیاست آورده و از چند و چون کار سوال کند ماهیت این اشخاص را خواهد فهمید !!! و این هشداری است برای بچه هیئتی ها و همه مردم تا جلوی نفوذ این جریان را بگیرند که در حقیقت تخریب چهره اسلام و تشیع را نشانه رفته اند ….!!!
پ.ن.1. مستند عمامه های انگلیسی رو ببینید.
پ.ن.2. عکس های لینک های زیر را ببینید.
پ.ن.3. میلاد مسعود حضرت علی اکبر و روز جوان با تاخیر مبارک.
http://www.zohur12.ir/wp-content/uploads/2012/03/2ftuq0wwq1drqapngu5.jpg
http://www.fetan.ir/home/wp-content/uploads/2014/04/04201114393051260024.jpg
منبع: فارس نیوز
امروز میخواستم از تولدم توی وبلاگم بنویسم اما میگن یه اتفاقایی توی روز عید غدیر افتاده که حسابی اعصابمو به هم ریخت، صحبت از گاز گرفتن و راه بستن و... شده. دوستان مومن و خداجوی جنبش سبزی هم یکدفعه به دایرهالمعارف حدیثشون رجوع کردند و حدیث مناسب این ایام رو پیدا کردند. بله، حضرت امیر(ع) میفرمایند: «اگر در یک جای دورافتاده از بلاد اسلامی خلخال از پای زن یهودی دربیاورند، اگر مرد مسلمان از این غم بمیرد من او را سرزنش نمیکنم.» در اینکه این حدیث درسته ما هم شکی نداریم اما بحث کاربردش در اینجا مطرحه. بله البته اگه دست زنی در بلاد اسلامی گاز گرفته بشه سزاواره که مرد مسلمان از این غم بمیره اما اگه زن مسلمانی دست بچهشو بگیره و بره توی محلشون یعنی خانی آباد، یا نه اصلا بچه ای هم نداشته باشه و درحال برگشت از سر کارش به سمت خونشون توی پونک باشه و اتفاقی یه خانم بدحجاب ببینه و خیلی آروم و مودبانه به اون خانم تذکر بده که حجابتو درست کن و اون خانم بدحجاب بیوفته بجونش و تا میخوره بزنتش و ارازل و اوباش محله هم از اون خانم بدحجاب طرفداری کنن و مامور نیروی انتظامی هم بجای اینکه از این غم بمیره وایسه و فقط صحنه رو تماشا کنه، تکلیف مرد مسلمان چیه؟ تکلیف امت مسلمان کلاً چیه؟ آقایون و خانومای حدیثدان جنبش سبزی اون موقع کجا بودن؟ چرا ککشونم نگزیده مردان مسلمان؟ احتمالا حدیث رو حضرت علی فقط برای جنبش سبزیها گفتن (نعوذ بالله) نه؟ یا شایدم فقط برای خانواده سرانشون؟ الله اعلم
حالا اینها به کنار، این وزارت اطلاعات مگه وزارت اطلاعات دولت مورد پسند شما نیست؟ آقای روحانی مگه رئیس جمهور منتخبتون نیست؟ (با احترام کامل برای آقای روحانی و همه رای دهندگان به ایشون) الان وزارت اطلاعات دولت راستگو و منتخب شما داره میگه که قضیه اونجوری نیست که شایعه شده (یا دختر موسوی خودش شایعه کرده)، حالا به ما بگید تکلیف چیه؟ الان باید از وزارت اطلاعات دولت منتخب هم مثل الهه راستگو که بدردتون نخورد و اوامرتون رو انجام نداد رد بشید دیگه نه؟ کلاً دیگی که برای شما نجوشه...، درسته؟
یه سری دیگه از مومنین و متدینین ضد نظام در پستها و کامنتهای خودشون در فیسبوک و پلاس صحبتهای جالبی رو مینویسند، از جمله اینکه «باز هم راه سادات رو بستند و بهشون سیلی زدند و گازشون گرفتند و...» یا اینکه «یزید هم بعد از هتک حرمت سادات بیشتر از چند ماه حکومتش پابرجا نموند و...» و یا یه چیز جالبتر اینکه «یزید هم حتی با زن و دختر امام حسین این کارو نکرد»!!!! در جواب این علامگان دهر باید بگیم که فتنهگران گرامی شما مثل اینکه درستون رو خوب گوش نکردیدها یا اینکه اساتیدتون سواد دینیشون در حد... بوده. اولا که خیلی بیشرمی زیادی میخواد که این واقعه رو به کوچه و بستن راه و سیلی به حضرت زهرا(س) شبیه بدونیم. ثانیا که یزید دختر بدحجاب یک فتنهگر را هتک حرمت نکرد (با فرض اینکه واقعا هتک حرمتی در کار باشه)، بلکه فرزندان و نوههای حضرت رسول و حضرت زهرا(س) رو هتک حرمت کرد، و باز هم باید بگم اینکه بیشرمانه این اتفاقات رو با اتفاقاتی که در کربلا یا کوچه بنی هاشم افتاد مقایسه میکنید نشان از فقر اطلاعات دینی و فقر دین و ایمان شما داره، هرچند که از کسانی که نماز جمعه میخونند اون هم مختلط!!! و با کفش!!!! بیشتر از اینا انتظاری نیست. اما خیالتون راحت باشه تا ما هستیم نظاممون اتفاقی براش نمیوفته. اون کسی که میگه یزید با دختر امام حسین این کارو نکرد فقط قضاوت کنه گاز گرفتن دست دختر عاقله و بالغه و رشیده دردش بیشتره یا کشیدن گوشواره از گوش دختر 3 ساله و پاره کردن گوشش و سوزوندن موهاش و روی خارهای بیابون دووندنش و...
یک چیز دیگه هم میگم و سرتون رو بیشتر از این درد نمیارم، اونم اینکه میگن میرحسین و زهرا رهنورد داشتن این صحنه ها رو میدیدن، شما که خودتون رو با امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) مقایسه میکنید بد نیست بدونید که چند تا از برادران حضرت زینب(س) و دو تا فرزندشون و چندین نفر از برادرزاده هاشون رو جلوی چشمشون تکه تکه کردند (هرچند ایشون بعدش گفتند هرچه دیدم زیبایی بود)، پس شما هم برای یه اتفاق اینچنینی (باز هم تاکید میکنم اگر راست باشه) خودتون رو خیلی اذیت نکنید. یاد اون روزی بیوفتید که همین زینب(س) عزادار همین خانواده و مردان خانوادهاش بود اما شماها ریختید توی خیابون و کف و سوت زدید. نمیدونم چرا اون موقع امام حسین(ع) و زینب(س) و مادرشون رو نمیشناختید اما یکدفعه از پنجشنبه ی هفته ی قبل همه تون عاشوراشناس و فاطمیهشناس شدید.بسم الله
سلام
این داستان از خودمه و هرگونه تشابه اسمی و رسمی که با بعضیا میبینین کاملا عمدیه. نقلش هم با ذکر منبع بلامانعه
یک بود یکی نبود، یک روز اکبر آقا (همون بابای انقلاب خودمون) تو خونه نشسته بود (شایدم ایستاده بود یا خوابیده بود) که یکی باهاش تماس گرفت، نگاه کرد به آیدی کالر (بله اونا اون زمان آیدی کالر داشتن چون از اول مایه دار بودن) دید کد +33 افتاده فهمید از فرانسه است، گوشی رو برداشت و دید امام هستن، سلام و احوالپرسی همیشگی و ... بعد امام گفت اکبر جان اینجا به من خیلی خوش میگذره، من میگم نمیشه انقلابو بیخیال شیم من همینجا تو فرانسه بمونم هوای خوب و مردم خوب و آرامش و... خلاصه لذتشو ببرم؟ بابای انقلابو میگی یهو عصبانی شد گفت آقاجان این چه صحبتیه؟ مردم چی میگن؟ خلاصه اینجا آیت الله ما امام رو برگدوندن و امام اومدن و انقلاب کردند اما خودتون قضاوت کنید اگه حاج آقا امام رو بر نگردونده بود انقلاب به نام امام نوشته میشد؟ عمرا. خود حاج آقا میتونست انقلاب کنه و اونوقت دیگه این انقلاب بی نام هاشمی رفسنجانی در هیچ جای جهان شناخته شده نبود، اما اینکارو نکرد، چرا؟ تواضع آقا تواضع
بعد از انقلاب یک روز دیگه امام تماس گرفتن با حاج آقا گفتن اکبر جان این شعار چطوره؟ حالا هی تلفن خش خش میکرد (این مهدی با تلفن ور میرفت)، حاجی گفت چه شعاری؟ امام گفتن نه غ....خخخخخششششششش نه شر...خخخخششششش ج....خخخششششششش، اکبر آقا گفت آقا صداتون خش خش میکرد میشه تکرار کنید؟ دوباره امام تکرار کردند نه غ....خخخخخششششششش نه شر...خخخخششششش ج....خخخششششششش اکبر آقا با توجه به هوش سرشارشون گفتند امام تنها چیزی که میتونن گفته باشن اینه: نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، بعد به امام گفتن آقا من مخالفم. یعنی چی؟ باید بگیم نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی، خلاصه اینکه این شعار امام در سینه آیت الله حفظ شد تا به موقع خاطره اش رو تعریف کنند. در سال 88 هم جوونای مملکت که به تقلب آشکار در انتخابات معترض بودند در اصل شعاری رو میدادند که امام سالها پیش موافق بودند با سر دادنش اما خب آقای هاشمی نگذاشته بودند. (فقط ببینید آقای هاشمی چند بار امامو نجات داده ها)، بله خاطره موافقت امام با حذف مرگ بر آمریکا و مرگ بر ضد ولایت فقیه رو هم که خودتون میدونید.
القصه طوطیان شکرشکن روایت میکنند که آیت الله ما از این خاطرات از امام فراوون دارند اما امام به ایشون سفارش کرده بودند که شما اینارو نگو چون مردم ما جنبه ندارن اوردوز (over dose) میکنن از این همه تفاوتایی که خاطرات شما با مواضع قبلی من داره، شما صبر کن حاج حسن کلیدساز ما بیاد روی صحنه، بعد که ایشون دلا رو آماده کرد شما روضه ی آخرو بخون و دلا رو روانه ی کاخ سفید کن پیش حسین جون.
این بود قصه ی ما، اگه منو ندیدید حلال کنید برو بکس.
پ.ن.1. بیت امام (ره) که درباره این خاطرات آیت الله هیچ نظری ندارند و تازه اونام نظرات امام رو راحت تحریف میکنند روشون میشه اون دنیا تو چشم پدر و پدربزرگشون نگاه کنن آیا؟
پ.ن.2. اگه کسی فکر میکنه من کسی رو در این پست مسخره کردم اشتباه میکنه. اینا برا شما جوکه، برا حاج آقای ما خاطره است.
یا علی
انگار بازی دزد و پلیس و گرگم به هوا، بین بزرگترها خیلی جدیتر از آن است که فرصتی هم برای خنده و شادی کوچکترها بماند...
بچهاند دیگر، سر در نمیآورند که این بازیها بین بزرگترها در جریان است، برای بعضی لذتی دارد که شراب نیز به آن حد مستشان نمیکند...
اما کوچولوها راستی راستی میمیرند...
راستی راستی سرشان زیر تیزی برکشیده شده از هوسهای شیطانی، انگار خیلی زودتر از آنکه بشود فکرش را کرد، از بدن جدا میشود و تنشان...
تنشان با اسباب بازیهایی که آن طرف دنیا تولید میشود، انگار بسیار سر ناسازگاری دارد...
بچهها نمیفهمند، بچهاند دیگر...
فکر میکنند مادر و پدر همیشه نازشان میکنند و همیشه هستند، نمیفهمند میشود به راحتی آب خوردن و در یک لحظه سوخت و نابود شد.
بچهها لپهای نازی دارند، انگار خدا فقط آنها را برای خندیدن این طور آفریده است، تا گل بیندازد و دیدنی شود... آنها گردنهای لطیفی دارند، شاید برای ترکشهای بمبهای خوشهای آفریده نشده است و تنهایی که لباس ضخیم نیز ممکن است بر لطافت آنها خدشهای وارد کند...
بچهها خیلی ناز و لطیفند... دلهایی دارند بیکینه و سیاهی... مال هر کجا میخواهند باشند، ایرانی، سوری، فلسطینی، افغانی و حتی آمریکایی و ...
و باز هم عکسهایی از بچههای نازنین و دوست داشتنی... که دیگر برای مادرانشان نمیخندند...