اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احفظ قائدنا الامام خامنه ای

دلم کربلا میخواد، فقط همین

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احفظ قائدنا الامام خامنه ای

دلم کربلا میخواد، فقط همین

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم و احفظ قائدنا الامام خامنه ای

-السلام علی الحسین(ع) و علی علی ابن الحسین(ع) و علی اولاد الحسین(ع) و علی اصحاب الحسین(ع)
-اللهم العن اول ظالم ظلم حق محمد و آل محمد و آخر تابع له علی ذلک.
-اللهم اجعل محیای محیا محمد و آل محمد و مماتی ممات محمد و آل محمد.
-انی سلم لمن سالمکم و حرب لمن حاربکم و ولی لمن والاکم و عدو لمن عاداکم.
-اللهم العن معاویه و یزید بن معاویه و العن عبید الله ابن زیاد و ابن مرجانه و عمر بن سعد و شمرا (و خولی و حرمله) و آل ابی سفیان و آل زیاد و آل مروان الی یوم القیامه

تبلیغات
Instagram

ارباب صدای قدمت می آید

بسم الله
سلام

به سبک دودمه های شب اول بخونید:

حسین میا به کوفه، حسین میا به کوفه، کوفه وفا ندارد
کوفی بی مروت، کوفی بی مروت، شرم و حیا ندارد



دعا کنید قسمت بشه امسالم هیئت ثارالله، مسجد امام الهادی(ع) با مداحی حاج محمود کریمی، منم قول میدم اونجا دعاتون کنم.

ضربان قلب من سیدی یا ثارالله



التماس دعای فراوون. من عاشق این ماهم. همه ی 11 ماه سال رو حتی ماه صفر رو به انتظار محرم بعدیش میگذرونم.

به سر پسرت یا حسین، به خون جگرت یا حسین
سینه ی ما پر از حسرته، تا بشه سپرت یا حسین



یا علی

تولدم مبارک

بسم الله
سلام

امروز میخواستم از تولدم توی وبلاگم بنویسم اما میگن یه اتفاقایی توی روز عید غدیر افتاده که حسابی اعصابمو به هم ریخت، صحبت از گاز گرفتن و راه بستن و... شده. دوستان مومن و خداجوی جنبش سبزی هم یکدفعه به دایره­المعارف حدیثشون رجوع کردند و حدیث مناسب این ایام رو پیدا کردند. بله، حضرت امیر(ع) میفرمایند: «اگر در یک جای دورافتاده از بلاد اسلامی خلخال از پای زن یهودی دربیاورند، اگر مرد مسلمان از این غم بمیرد من او را سرزنش نمیکنم.» در اینکه این حدیث درسته ما هم شکی نداریم اما بحث کاربردش در اینجا مطرحه. بله البته اگه دست زنی در بلاد اسلامی گاز گرفته بشه سزاواره که مرد مسلمان از این غم بمیره اما اگه زن مسلمانی دست بچه­شو بگیره و بره توی محلشون یعنی خانی آباد، یا نه اصلا بچه ای هم نداشته باشه و درحال برگشت از سر کارش به سمت خونشون توی پونک باشه و اتفاقی یه خانم بدحجاب ببینه و خیلی آروم و مودبانه به اون خانم تذکر بده که حجابتو درست کن و اون خانم بدحجاب بیوفته بجونش و تا میخوره بزنتش و ارازل و اوباش محله هم از اون خانم بدحجاب طرفداری کنن و مامور نیروی انتظامی هم بجای اینکه از این غم بمیره وایسه و فقط صحنه رو تماشا کنه، تکلیف مرد مسلمان چیه؟ تکلیف امت مسلمان کلاً چیه؟ آقایون و خانومای حدیث­دان جنبش سبزی اون موقع کجا بودن؟ چرا ککشونم نگزیده مردان مسلمان؟ احتمالا حدیث رو حضرت علی فقط برای جنبش سبزی­ها گفتن (نعوذ بالله) نه؟ یا شایدم فقط برای خانواده سرانشون؟ الله اعلم

حالا این­ها به کنار، این وزارت اطلاعات مگه وزارت اطلاعات دولت مورد پسند شما نیست؟ آقای روحانی مگه رئیس جمهور منتخبتون نیست؟ (با احترام کامل برای آقای روحانی و همه رای دهندگان به ایشون) الان وزارت اطلاعات دولت راستگو و منتخب شما داره میگه که قضیه اونجوری نیست که شایعه شده (یا دختر موسوی خودش شایعه کرده)، حالا به ما بگید تکلیف چیه؟ الان باید از وزارت اطلاعات دولت منتخب هم مثل الهه راستگو که بدردتون نخورد و اوامرتون رو انجام نداد رد بشید دیگه نه؟ کلاً دیگی که برای شما نجوشه...، درسته؟

یه سری دیگه از مومنین و متدینین ضد نظام در پست­ها و کامنت­های خودشون در فیسبوک و پلاس صحبت­های جالبی رو می­نویسند، از جمله اینکه «باز هم راه سادات رو بستند و بهشون سیلی زدند و گازشون گرفتند و...» یا اینکه «یزید هم بعد از هتک حرمت سادات بیشتر از چند ماه حکومتش پابرجا نموند و...» و یا یه چیز جالبتر اینکه «یزید هم حتی با زن و دختر امام حسین این کارو نکرد»!!!! در جواب این علامگان دهر باید بگیم که فتنه­گران گرامی شما مثل اینکه درستون رو خوب گوش نکردیدها یا اینکه اساتیدتون سواد دینیشون در حد... بوده. اولا که خیلی بی­شرمی زیادی میخواد که این واقعه رو به کوچه و بستن راه و سیلی به حضرت زهرا(س) شبیه بدونیم. ثانیا که یزید دختر بدحجاب یک فتنه­گر را هتک حرمت نکرد (با فرض اینکه واقعا هتک حرمتی در کار باشه)، بلکه فرزندان و نوه­های حضرت رسول و حضرت زهرا(س) رو هتک حرمت کرد، و باز هم باید بگم اینکه بیشرمانه این اتفاقات رو با اتفاقاتی که در کربلا یا کوچه بنی هاشم افتاد مقایسه میکنید نشان از فقر اطلاعات دینی و فقر دین و ایمان شما داره، هرچند که از کسانی که نماز جمعه میخونند اون هم مختلط!!! و با کفش!!!! بیشتر از اینا انتظاری نیست. اما خیالتون راحت باشه تا ما هستیم نظاممون اتفاقی براش نمیوفته. اون کسی که میگه یزید با دختر امام حسین این کارو نکرد فقط قضاوت کنه گاز گرفتن دست دختر عاقله و بالغه و رشیده دردش بیشتره یا کشیدن گوشواره از گوش دختر 3 ساله و پاره کردن گوشش و سوزوندن موهاش و روی خارهای بیابون دووندنش و...

یک چیز دیگه هم میگم و سرتون رو بیشتر از این درد نمیارم، اونم اینکه میگن میرحسین و زهرا رهنورد داشتن این صحنه ها رو میدیدن، شما که خودتون رو با امام حسین(ع) و حضرت زهرا(س) مقایسه میکنید بد نیست بدونید که چند تا از برادران حضرت زینب(س) و دو تا فرزندشون و چندین نفر از برادرزاده هاشون رو جلوی چشمشون تکه تکه کردند (هرچند ایشون بعدش گفتند هرچه دیدم زیبایی بود)، پس شما هم برای یه اتفاق اینچنینی (باز هم تاکید میکنم اگر راست باشه) خودتون رو خیلی اذیت نکنید. یاد اون روزی بیوفتید که همین زینب(س) عزادار همین خانواده و مردان خانواده­اش بود اما شماها ریختید توی خیابون و کف و سوت زدید. نمیدونم چرا اون موقع امام حسین(ع) و زینب(س) و مادرشون رو نمیشناختید اما یکدفعه از پنجشنبه ی هفته ی قبل همه تون عاشورا­شناس و فاطمیه­شناس شدید.

پ.ن. نقل با ذکر نام نویسنده یا منبع بلامانع است.
یا علی

فقط حیدر امیرالمومنین است (نه کس دیگه ای)

بسم الله

سلام



پیامبر (ص) میفرمایند: غضب خداوند در گرو غضب فاطمه(س) و خشنودی خداوند در خشنودی فاطمه(س) است. (این حدیث در کتب اهل سنت نقل شده)

پیامبر (ص) میفرمایند: فاطمه(س) پاره تن من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده و هرکه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته است. (در صحیح مسلم آمده است.)

حضرت زهرا(س) خمس خیبر و فدک و فیء پیامبر در مدینه را از ابوبکر خواستند اما ابوبکر امتناع کرد و حضرت از ابوبکر غضبناک شدند. طبق دو تا حدیث بالایی خودتون بفهمید منظورم چیه. (در صحیح بخاری آمده است.)

حضرت زهرا(س) رفتند پیش ابوبکر و ارث خود را خواستند، ابوبکر ابا کرد، حضرت غضبناک شدند و تا زمان مرگ با ابوبکر سخن نگفتند. (این قضیه هم در مسند احمد ابن حنبل ذکر شده)

ابن قتیبه دینه وری از بزرگان اهل سنت میگه: ابوبکر و عمر 4 بار خواستند در دورانی که حضرت مادر در بستر بودند، به دیدن حضرت زهرا(س) بروند، حضرت نپذیرفتند، بار چهارم علی(ع) را واسطه قرار دادند و حضرت گفتند تو شوهر منی و هرچه بگویی من فرمانبردارم. آنها آمدند و سلام دادند و نشستند اما حضرت زهرا(س) جواب سلامشان را ندادند و حرف نزدند، پس از دقایقی فرمودند: «شما شهادت میدهید که حضرت رسول فرمود فاطمه(س) پاره تن من است، هر که او را بیازارد مرا آزرده و هرکه او را خشنود سازد مرا خشنود ساخته است؟» گفتند بخدا قسم که این را از رسول الله شنیدیم. حضرت فرمودند: «خدایا تو گواهی که این دو تن مرا آزردند، یک کلمه با شما حرف نمیزنم تا خداوند را ملاقات کنم و بگویم با من چه کردید و چه چیزی را از من دریغ کردید» ابوبکر گفت: شما دختر پیامبر رحمت هستید، ایشان فرمودند:«بعد از هر نمازم تو را نفرین میکنم.»

باز هم بگم یا کافیه برای اثبات حقانیت علی(ع) و باطل بودن این ها؟ به نظرتون اهل سنت جایگاهی نزد خداوند دارند وقتی از چنین افرادی تبعیت میکنند؟

عایشه میگه دیدم پدرم زیاد به علی نگاه میکنه، گفتم ای ابابکر چرا انقدر به علی نگاه میکنی؟ گفت: بخدا قسم از پیامبر شنیدم نگاه به علی عبادت است. (خیلی بده آدم انقدر ... باشه که بدونه کی حقه اما...)

پ.ن.1. از منابع خودشون براتون گفتم و حقانیت مولا رو اثبات کردم تا بفهمید چقدر از مرحله پرتن.
پ.ن.2. الحمد للله الذی جعلنا من المتمسکین بولایه علی ابن ابی طالب و اولاده المعصومین
پ.ن.3. تا نفس دارم میگم علی ولی الله
پ.ن.4. ابابکر از کنار علی(ع) رد میشد و لبخند به لب داشت، حضرت گفتند چرا میخندی؟ گفت بخدا قسم از پیامبر شنیدم که گفت از پل صراط رد نمیشود مگر کسی که امضای علی پای پرونده اش باشد، (خواستم به این طریق عرض ارادتی کرده باشم.)
پ.ن.5. بقول فامیل دور: من دیگه حرفی ندارم :)
پ.ن.6. خدا خیر دهد حاج آقا علوی تهرانی رو که من همه این حرفها را از ایشون یاد گرفتم.
پ.ن.7. من واقعا برای کسانی که ولایت حضرت رو ندارند دلم میسوزه. خیلی بدبختن.

التماس دعا
یا علی

غیبت

بسم الله

سلام

رهبرم آسید علی آقای خامنه ای این رو تعریف کردند:

من این را به نظرم یک جائى گفتم. پیغمبر اکرم ایستاده بودند یک کسى را که حد رجمِ زنا را بر او جارى میکردند، میدیدند؛ بعضى‌ها هم ایستاده بودند؛ دو نفر با همدیگر حرف میزدند؛  یکى به یکى دیگر گفت که مثل سگ تمام کرد و جان داد - یک همچین تعبیرى - بعد پیغمبر به سمت منزل یا مسجد راه افتادند و این دو نفر هم همراه پیغمبر بودند. توى راه که میرفتند، رسیدند به یک جیفه‌ى مردارى - به یک مردارى، حالا جسد سگى بود، درازگوشى بود، هر چى بود - که مرده بود و آنجا افتاده بود. پیغمبر به این دو نفر رو کردند و گفتند: گاز بگیرید و یک مقدارى از این میل کنید. گفتند: یا رسول‌اللَّه! ما را تعارف به مردار میکنید؟! فرمود: آن کارى که با آن برادرتان کردید، از این گاز زدن به این مردار بدتر بود. حالا آن برادر کى بوده؟ برادرى که زناى محصنه کرده بوده و رجم شده و اینها درباره‌اش آن دو جمله را گفته‌اند و پیغمبر اینجور ملامتشان میکند!

 زیادتر نگوئید از آنچه که هست، از آنچه که باید و شاید. منصف باشیم؛ عادل باشیم. اینها آن وظائف ماست. اینجور نیست که ما چو ن مجاهدیم، چون مبارزیم، چون انقلابى هستیم، بنابراین هر کسى که از ما یک ذره - به خیال ما و با تشخیص ما - کمتر است، حق داریم که درباره‌اش هر چى که میتوانیم بگوئیم؛ نه، اینجورى نیست. بله، ایمانها یکسان نیست، حدود یکسان نیست و بعضى بالاتر از بعضى دیگر هستند. خدا هم این را میداند و ممکن است بندگان صالح خدا هم بدانند؛ لکن در مقام تعامل و در مقام زندگى جمعى، باید این اتحاد و این انسجام حفظ بشود و این تمایزها کم بشود
۱۳۸۹/۰۴/۰۲

التماس دعا
یا علی

خاطرات امام محاله یادم بره

بسم الله

سلام

این داستان از خودمه و هرگونه تشابه اسمی و رسمی که با بعضیا میبینین کاملا عمدیه. نقلش هم با ذکر منبع بلامانعه


یک بود یکی نبود، یک روز اکبر آقا (همون بابای انقلاب خودمون) تو خونه نشسته بود (شایدم ایستاده بود یا خوابیده بود) که یکی باهاش تماس گرفت، نگاه کرد به آیدی کالر (بله اونا اون زمان آیدی کالر داشتن چون از اول مایه دار بودن) دید کد +33 افتاده فهمید از فرانسه است، گوشی رو برداشت و دید امام هستن، سلام و احوالپرسی همیشگی و ... بعد امام گفت اکبر جان اینجا به من خیلی خوش میگذره، من میگم نمیشه انقلابو بیخیال شیم من همینجا تو فرانسه بمونم هوای خوب و مردم خوب و آرامش و... خلاصه لذتشو ببرم؟ بابای انقلابو میگی یهو عصبانی شد گفت آقاجان این چه صحبتیه؟ مردم چی میگن؟ خلاصه اینجا آیت الله ما امام رو برگدوندن و امام اومدن و انقلاب کردند اما خودتون قضاوت کنید اگه حاج آقا امام رو بر نگردونده بود انقلاب به نام امام نوشته میشد؟ عمرا. خود حاج آقا میتونست انقلاب کنه و اونوقت دیگه این انقلاب بی نام هاشمی رفسنجانی در هیچ جای جهان شناخته شده نبود، اما اینکارو نکرد، چرا؟ تواضع آقا تواضع

بعد از انقلاب یک روز دیگه امام تماس گرفتن با حاج آقا گفتن اکبر جان این شعار چطوره؟ حالا هی تلفن خش خش میکرد (این مهدی با تلفن ور میرفت)، حاجی گفت چه شعاری؟ امام گفتن نه غ....خخخخخششششششش نه شر...خخخخششششش ج....خخخششششششش، اکبر آقا گفت آقا صداتون خش خش میکرد میشه تکرار کنید؟ دوباره امام تکرار کردند نه غ....خخخخخششششششش نه شر...خخخخششششش ج....خخخششششششش اکبر آقا با توجه به هوش سرشارشون گفتند امام تنها چیزی که میتونن گفته باشن اینه: نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران، بعد به امام گفتن آقا من مخالفم. یعنی چی؟ باید بگیم نه غربی نه شرقی جمهوری اسلامی، خلاصه اینکه این شعار امام در سینه آیت الله حفظ شد تا به موقع خاطره اش رو تعریف کنند. در سال 88 هم جوونای مملکت که به تقلب آشکار در انتخابات معترض بودند در اصل شعاری رو میدادند که امام سالها پیش موافق بودند با سر دادنش اما خب آقای هاشمی نگذاشته بودند. (فقط ببینید آقای هاشمی چند بار امامو نجات داده ها)، بله خاطره موافقت امام با حذف مرگ بر آمریکا و مرگ بر ضد ولایت فقیه رو هم که خودتون میدونید.

القصه طوطیان شکرشکن روایت میکنند که آیت الله ما از این خاطرات از امام فراوون دارند اما امام به ایشون سفارش کرده بودند که شما اینارو نگو چون مردم ما جنبه ندارن اوردوز (over dose) میکنن از این همه تفاوتایی که خاطرات شما با مواضع قبلی من داره، شما صبر کن حاج حسن کلیدساز ما بیاد روی صحنه، بعد که ایشون دلا رو آماده کرد شما روضه ی آخرو بخون و دلا رو روانه ی کاخ سفید کن پیش حسین جون. 

این بود قصه ی ما، اگه منو ندیدید حلال کنید برو بکس.

پ.ن.1. بیت امام (ره) که درباره این خاطرات آیت الله هیچ نظری ندارند و تازه اونام نظرات امام رو راحت تحریف میکنند روشون میشه اون دنیا تو چشم پدر و پدربزرگشون نگاه کنن آیا؟

پ.ن.2. اگه کسی فکر میکنه من کسی رو در این پست مسخره کردم اشتباه میکنه. اینا برا شما جوکه، برا حاج آقای ما خاطره است.

یا علی

اسکل قرن

بسم الله
سلام


این اسکلی که تصویر بچگیشو در بالا ملاحظه میکنید باعث شده که من بعد از حدود 1.5 سال از فردا شلوار لی بپوشم. کلا حال میکنم چشش درآد. مغز که نداره ابله، حداقل چشش درآد ما حال کنیم. یکی نیست بگه آخه الاغ تو مملکته ما دخترا ساپورت میپوشن (متاسفانه) شلوار جین چیه؟ آزادی در این حد یعنی. جواب امیر جعفری به نتانیاهو را سرچ کنید بخونید خیلی خنده داره.

در راستای اینکه یه آقایی همش داره خاطرات جدید از امام نقل میکنه هم یه صحبت هایی دارم که امروز مینویسم. الان وقت نداره.

جوادالائمه(ع)

بسم الله
سلام

سلام بر تو ای باب المراد

****************

شهادت جانسوز ابن الرضا، حضرت جوادالائمه 


امام محمد ابن علی الجواد(ع)

 بر عموم شیعیان تسلیت باد.

گناهان روزانه یک بچه 16 ساله+ سخن رهبری

بسم الله

سلام


ﺭﺍﻭﯼ ﮐﻪ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪ  ﻫﺎﯼ ﺗﻔﺤﺺ ﺷﻬﺪﺍ ﺑﻮﺩﻩ، ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﺪ: ﺩﺭ ﺗﻔﺤﺺ ﺷﻬﺪﺍ، ﺩﻓﺘﺮﭼﻪ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﯾﮏ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﺷﺪ ﮐﻪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﻫﺮ ﺭﻭﺯﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺁﻥ ﯾﺎﺩﺩﺍﺷﺖ ﮐﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ. 

ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﯾﮏ ﺭﻭﺯ ﺍﻭ ﻋﺒﺎﺭﺕ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺍﺯ: ﺳﺠﺪﻩ ﻧﻤﺎﺯ ﻇﻬﺮ ﻃﻮﻻ‌ﻧﯽ ﻧﺒﻮﺩ. ﺯﯾﺎﺩ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ. ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺷﻮﺕ ﺧﻮﺑﯽ ﺯﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺧﻮﺩﻡ ﺧﻮﺷﻢ ﺁﻣﺪ.

ﺭﺍﻭﯼ ﺩﺭ ﺳﻄﺮ ﺁﺧﺮ ﺍﻓﺰﻭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ: ﺩﺍﺭﻡ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ  ﮐﻨﻢ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺯ ﯾﮏ ﭘﺴﺮ ﺷﺎﻧﺰﺩﻩ ﺳﺎﻟﻪ ﮐﻮﭼﮑﺘﺮﻡ!


سیدِ حسنی: و منم مثل این راوی دارم فکر میکنم. فکر کنم 16 سالی کوچکتر باشم !!!


برای خوندن سخن رهبری برید ادامه مطلب:

بگو من کجام؟

بسم الله
سلام

دارم راه برگشتو گم میکنم
به بن بست رسیدم بگو من کجام؟
میخوام حس کنم باز نزدیکمی
بگو از کدوم جاده سمتت بیام؟
من این روزها حال و روزم بده
به هرکی که شد، غیر تو رو زدم
فقط از یه دنیا تو موندی برام
مبادا تو هم رو بگیری ازم
باید راهی سمت تو پیدا کنم
که این تنها راه نجات منه
میترسم یه روزی به سمتت بیام
که پلهای پشت سرم بشکنه
میدونم میتونم که پیدات کنم
میدونم دل من به این دلخوشه
من هرجای دنیا برم باز هم
یه حسی منو سمت تو میکشه
دارم راه برگشتو گم میکنم
به بن بست رسیدم بگو من کجام؟
میخوام حس کنم باز نزدیکمی
بگو از کدوم جاده سمتت بیام؟

پ.ن. مفید و خلاصه توی این ترانه هم مناجات هست هم عشقبازی با خدا و هم خواهش و التماس و هم دعا. از اینجا دانلود کنیدش.

بعد نوشت. بوی محرم میاد. کلی چیزای قشنگ و شعرای خوب دارم که براتون مینویسم. عجالتا اگه تا حالا دانلود نکردید برید اینجا و فایلای محرم سال قبل حاج محمود کریمی رو دانلود کنید که نکنید از دستتون رفته.

التماس دعا

عشق من

بسم الله
سلام

امروز میخوام یکی دیگه از کسانی که هر وقت حرف میزنه من محو تماشای ایشون میشم را به شما معرفی کنم. یک استاد به تمام معنا، یک مرد خدا و عالم که البته من از دیدار حضوری ایشون محروم موندم. راستی دوباره دارم تو جلسات حاج آقا جاودان شرکت میکنم. دعا کنید قطع نشه.