بسم الله
سلام
جای همه ی دوستان خالی من لیله الرغائب حرم حضرت عبدالعظیم(ع) بودم (ارباب حسین(ع) را زیارت کردم)، بعد نماز همه تون را دعا کردم که اولا عاقبت بخیر بشید و ثانیا به خواسته هاتون اگه به صلاحتونه برسید. البته بعد از دعا برا حضرت امام زمان و نائبشون و کلی دعاهای خوب در حق خانواده و دوستان.
خبر مهم: اسم من برای اعتکاف در اومد هووووووووووووووووورررررررررررررررررررررررراااااااااااااااااا :-))))))))))))))))))) خیلی خوشحالم واقعا، خدا منه روسیاه رو طلبید. انشالله اگه زنده باشم و قابل باشم همتون را تک تک دعا میکنم با اسمایی که تو وبم پیام میذارید.
من روز به روز داره از این دو تا آدم بیشتر بدم میاد. این لینک را ببینید.
این نامه رو یادتونه: بسمه تعالی،جناب آقای دکتر محمود احمدی نژاد ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران، با سلام و تحیت، انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رییس جمهور، بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقه مندان به شماست. لازم است انتصاب مزبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد."
آقا از اول میدونستن وجود این آدم باعث انحراف و پراکندگی طرفدارای رئیس جمهور از اطرافش خواهد شد اما کو گوش شنوا!!
اینم بخونید قشنگه
بعد نوشت: جهاد نکاح در سوریه ادامه دارد، دعا کنیم امام زمانمون بیان، این خبرو خوندم همینجور در حیرتم.واااای :(((
یا علی
علامه جعفری تعریف می کرد تو یکی از زیارتام که مشهد رفته بودم به امام رضا گفتم «یا امام رضا دلم میخواد تو این زیارت خودمو از نظر تو بشناسم که چه جوری منو می بینی نشونه شم این باشه که تا وارد صحنت شدم از اولین حرف اولین کسی که با من حرف می زنه من پیامتو بگیرم»
علامه گفت: وارد صحن که شدم خانممو گم کردم. اینور بگرد، اونور بگرد، یه دفه دیدم داره میره خودمو رسوندم بهش و از پشت سر صداش زدم که کجایی؟ روشو که برگردوند دیدم زن من نیست بلافاصله بهم گفت: «خیلی خری». حالا منم مات شده بودم که امام رضا عجب رک حرف میزنه. زنه دید انگار دست بردار نیستم دارم نگاش می کنم گفتش «نه فقط خودت، پدر و مادر و جد و آبادتم خرند»
علامه میگن این داستانو برا شهید مطهری تعریف کردم تا ۲۰ دقیقه می خندید.
بعد امروز به این فکر کردم که این چیزایی که به اسم کتاب دینی به خورد نوجوون مملکت میدن چقدر میتونه بیخود باشه که تا دیپلم بگیره مثلا 10 تا کتاب دینی میخونه اما روز بروز چشمش هرزه تر میشه و دهنش بی چاک و بست تر، روز بروز حجابش کمتر میشه. یعنی این کتاب جوری نباید نوشته بشه که دختر مسلمون مملکت ما بفهمه فلسفه حجاب چیه و حجاب چرا خوبه؟
دیروز کتاب دینی اول دبیرستانو باز کردم دارم برا خواهرم میخونم و توضیح میدم بلکه معنی کلمات قلمبه سلمبشو بفهمه و حفظ کنه تا بره تو امتحان بنویسه و بعدم فراموش کنه و همه چی تموم شه. بقیه دخترام همینن دیگه. بقیه پسرام همینن. همه درسای ما همینه. اصلا از کل 141 واحدی که من تو دانشگاه پاس کردم فقط 1 واحد تنظیم خانواده به دردم میخوره اونم بعد از متاهل شدن (خجالت) بقیه اش چرته. نمیدونم کی میخوایم درست شیم. هی ابتدایی رو میکنیم 6 ساله هی 5 ساله بعد خوشحالیم که نظام آموزشی مملکتو متحول کردیم.
من میدونم که علامه مصباح آدم کار درستی هستند اما این حرف خیلی سنگینه هضمش نمیکنم.
یا علی
بسم الله
سلام
یکی از حسرتای من در زندگی............ که خب ازدواجه دیگه :)) خدا یه فرشته ای رو مامور کرده گفته هر وقت این پسر یه خورده امیدوار شد که میتونه ازدواج کنه و ذوق کرد یه سنگ مشتی پرتاب کن جلو پاش :) الانم که یه سنگ 80 کیلویی انداخته جلو پای ما و... حالا خدا بزرگه، بالاخره بخت ما هم یا باز میشه یا...
اما یه حسرت مهمتر دارم که اون هم اعتکافه، من قبل دانشگاه که کلا تعطیل بودم، بعدشم که یکم از تعطیلیم کم شد همش اعتکاف تو دوران امتحان واقع میشد، تا امسال که دیگه امتحانی درکار نیست. دیروز به دکتر یعنی همون رئیس گفتم به من مرخصی بده 4 و 5 خرداد رو، ایشون هم گفتن چشم التماس دعا، به همین راحتی. همین الانم رفتم مسجد امیر(ع) ثبت نام کردم. گفتن اگه ظرفیت تکمیل بشه قرعه کشی میکنیم و از اونجایی که من هیچوقت تو قرعه کشی برا این چیزا اسمم در نمیاد نگرانم :( 6 سال تمام حج دانشجویی اسمم درنیومد، همینطور برا کربلا یا سفر راهیان نور، کربلا و راهیان هم که رفتم از نوع بدون قرعه بوده. خلاصه دعا کنید اسمم دربیاد که حسرت به دل از دنیا نرم.
شهادت امام علی النقی الهادی (ع) رو به امام عصر(عج) و رهبرمون و همه ی شیعیان تسلیت میگم. اوج مظلومیت ایشون تو این عکس پیداست.
یاد اون ملعون کثیف افتادم و خودش و طرفدارانش رو لعن میکنم همیشه. کسانی که هنوز آهنگاشو گوش میکنند و مدعی هستند اون آهنگو نباید میخوند -فقط همین- نباید میخوند، رگ گردنتون انقدر برا امامتون بیرون نزنه بابا خود امام نقی(ع) هم راضی نیست. هه یاد این بچه سوسولایی میوفتم که پشت ماشینشون مینویسن یزید از تو انتظار نداشتم (انگار مثلا 50 سال با یزید حرومزاده رفیق بوده و تو این 50 سال هیچ کار خطایی ازش ندیده بعد الان تعجب کرده از این کار یزید:) خنده دار نیست واقعا؟؟؟؟ شایدم گریه داره) یا مثلا یزید این چه کاری بود کردی؟
این لینک ها رو ببینید:
http://www.khabaronline.ir/Images/News/Larg_Pic/2-9-1391/IMAGE634891936535861252.jpg
http://www.boursenews.ir/files/fa/news/1390/9/19/32712_274.jpg
http://www.naghola.com/upload/images/ir455mnyolad14bu7vq.jpg
http://sobhemeymeh.persiangig.com/sm/91/9/5+1/%DB%8C%D8%B2%DB%8C%D8%AF%20%D8%AE%D8%B1%D9%87.jpg
http://aref4iran.persiangig.com/ax-site/84327796889432618527.jpg
http://u4you.ir/do.php?imgf=1354013763712.jpg
بعضی ها مثل این آخری فکر میکنند کار قشنگیه مثلا پشت ماشینشون فحش رکیک بنویسن و زن و بچه ی مردم هم بخونن و مثلا عشقشون به ارباب ثابت شه :)
خدایا به ما عقل بده
یا علی
بسم الله
سلام
بازم مملکت ما لرزید :(
نمیدونم چی شده، خدا داره کم کم هی بهمون نشونه میده تا بلکه ما آدم شیم اما...
این نظر شخصی منه ها البته، حس میکنم اینا یجور هشداره و خدا بخاطر وجود چند تا دونه آدم این مملکتو نگه داشته وگرنه همه جاشو با خاک یکسان میکرد.
بسکه ماها فاسد شدیم و اصلا برامون مهم نیس چکار میکنیم.
الان اگه این وبلاگ زیاد بیننده داشت کلی فحش بارون میشدم که چرت و پرت نگو و عذاب کدومه و... خوشبختانه کم داره :)
جون مادرتون عوض گیر دادن به اونایی که ضریح میسازن اگه میتونین به این بندگان خدا کمک کنید.
اینم دانلود کنید، مال پریشبه، تا بفهمید چرا اسم پستم امون از دل زینبه
http://s2.saralah.net/archive/1392/nava/fatemiye/[www.saralah.net]Fatemiye92-Shab05-Track06.mp3
راستی این مصیبتا به گرد مصیبت کربلا میرسه؟؟؟
یا علی
بعد نوشت: آآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآآی حال میکنم وقتی می بینم مداحی که زیرصدای حاج محمود تو مسجد الهادی تو محرم میگفت حسین، حسین، الان تو فاطمیه میگه حسن، حسن، حسن،حسن، حسن، حسن،حسن، حسن، حسن،حسن، حسن، حسن،حسن، حسن، حسن،حسن، حسن، حسن
آخ قربون غریبیت برم امام حسن (ع) چی کشیدی تو کوچه
کاش میمردم، نمیدیدم حال مادرم پریشونه
کاش میمردم، نمیدیدم چادری که غرق در خونه
بسم الله
این آهنگو برا بار اول امروز شنیدم، خیلی قشنگه. شعرشو نوشتم.
آهنگشم بعدا میذارم که اگه کسی خواست گوش کنه.
خودم با خودم آشتی می کنم *** خودم با خودم هی بهم می زنم
من اونقدر تنها شدم بعد تو *** که با سایم اینجا قدم می زنم
بدون بهونه بدون دلیل *** برای خودم عطر و گل می خرم
مث آدمایی که دیوونه اند *** صدات می کنم اسمتو می برم
خودم با خودم زندگی می کنم *** خودم می گمو هی خودم می شنوم
دلم خیلی از دست دنیا پره *** صدای تورو دیگه کم می شنوم
خودم با خودم درد ودل می کنم *** تا از گریه، از غصه خوابم بره
می دونم نمیفهمی تو این اتاق *** چقدر زندگی بی تو سخت می گذره
ته تنهایی همینجاست که میگن *** این همون آخر دنیاست که میگن
دریافت آهنگ
حجم: 3.28 مگابایت
بسم الله
سلام مجدد به دوستان اندک بنده
امروز اومدیم سرکار و خیلی خبری نیست.
امسال عید بدی نبود، کلاه قرمزی و آقوی همساده ی خوبی دیدیم :)
پایتخت و گاهی اوقاتم خنده بازارو دیدیم، مهمونی رفتیم و این آخریم عروسی که عکساشو بعدا میذارم تو این پست، پسر عمم یعنی آخرین نوه ی پدری قبل از من (به لحاظ سنی) ازدواج کرد و حتی یکی دوتا از کوچکترا هم متاهل شدن و ظاهرا نوبت منه (آیکون اسماعیل با نیش کاملا بسته، آره جون خودت)
همین دیگه
اینم یه عکس یادگاری تو نجف اشرف، 6 ماه از سفرمون گذشت متاسفانه :((
دوستان از راست: علیرضا محمدی هم اتاقیم که با هم چند تا سفر رفتیم تا حالا، فرج الله دخانیان، من
بسم الله
یا مقلب القلوب و الابصار
یا مدبر اللیل و النهار
یا محول الحول و الاحوال
حول حالنا الی احسن الحال
سلام به همگی
سال نو بر همه مبارک باشه
امیدوارم امسال سال ظهور آقا (عج) باشه
سال پولدار شدن ایرانیا ;)
سال خوشی و شیرینی و خنده و شادی باشه برا همه
همه سلامت باشن، سایه بزرگترا رو سرمون باشه انشالله
جوونا همه سربراه بشن (از جمله خودم) و اونایی که سربراهن سربراه بمونن
خدا به کسب و روزی حلالمون رونق بده انشالله
کربلا و مکه و مدینه بریم انشالله
فلسطین از دست این صهیونیست های حرومزاده نجات پیداکنه
بقیع از دست وهابیت حرومزاده و آل سعود کثیف نجات پیداکنه و بریم برا جدمون حرم بسازیم ;(
خدا حال ما رو حسابی متحول کنه چون واقعا حالم این روزا خوب نیست.
همین دیگه، ما رو سر سفره دعا کنید
یا علی
بسم الله
حالا دیگه تو رو داشتن یه خیاله
دل اسیر آرزوهای محاله
همین، یه چیزایی هست که وقتی از دستشون دادی دیگه برگشتی ندارند.
قدر داشته هامونو بدونیم.
یا علی
بسم الله
این روزها هیچ چیزی حال منو خوب نمیکنه.
همه ی تلاشم در اینه که کمی تغییر کنم اما نمیشه.
انگار گمشده دارم، اما گمشدم پیدا نمیشه.
بیشتر از 1 ساله که مشهد راهم ندادن :(
بیشتر از 1 ساله که کربلای ایران راهم ندادن :(
دلم خوش بود به کربلایی که شهریور امسال رفتم، اما از وقتی برگشتم انگار از باد اینکه بالاخره ما هم کربلایی شدیم و ... اوضاعم بدتر شده و بارم سنگینتر :(
یچیزی بگم؟ حس میکنم اگه الان بمیرم واقعا هیچی برای ارائه به خدا ندارم، فقط گناه و کثافت :(
امروز از خونه که در اومدم تو خیابون حجله دیدم، تو دلم گفتم خدا کنه آشنا نباشه، بعد دیدم از بچه های سال پایین دبیرستانم بود که چند سال صبحا با بقیه بچه ها با هم میرفتیم مدرسه، فکر کنم متولد 68 یا 69، شد جوان ناکام:( مرگ از رگ گردن به ما نزدیکتره اما من احمق اینو نمیفهمم
برای این رفیق ما حمد و سوره یادتون نره
راستی این لینک صحبت های علیرضا قزوه درباره بهار!! هست، بسیار شیوا و زیبا و گویاست. دیدنش خالی از لطف نیست.
http://farsnews.com/newstext.php?nn=13911222000926